- چوب بست
- چوبهائی که بنایان بهم بسته بر آن بنشینند و تعمیر و کاهگل کنند، داربست، چوب بندی
معنی چوب بست - جستجوی لغت در جدول جو
- چوب بست ((بَ))
- مجموعه قطعات چوبی یا آهنی که عمودی و افقی به هم متصل سازند و در کنار دیوار نصب کنند و عمله و بنا روی آن کار کنند، داربست
- چوب بست
- چوب هایی که در کنار دیوار یا درون عمارت به شکل افقی و عمودی به هم وصل کنند که کارگران ساختمانی روی آن بایستند و کار کنند، چوب هایی که زیر درخت انگور برپا کرده و شاخه های تاک را روی آن می خوابانند، داربست، تله بست
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چوبی که در دست می گیرند، عصا، دستوار، دستواره
زبر دست، جلد، چابک
جامه آویز چوبی که افقی بر دیوار استوار کنند و جامه ها بروی آویزند، رخت آویز
چوب دستی کلفت ناتراشیده
چیره دست، چابک دست، تردست، زبردست، جلد و چابک، کسی که در کار خود زبردست و ماهر باشد، برای مثال سخن را نگارندۀ چرب دست / به نام سکندر چنین نقش بست (نظامی - ۱۰۳۸) ، هنرمند، شیرین کار
چوب رختی، وسیله ای دارای چند قلاب برای آویختن لباس که به دیوار با پشت در نصب می شود
دستوار، عصا، چوب دستی، عصا و تعلیمی چوبی که در دست گیرند دستوار عصا